امام رضا ( ع ) امام رضا
قربون گنبـــــــــــــــــــــد طلات امام رضا ، امام رضا
عشـــــــــــــق منی جونم فدات امام رضا ، امام رضا
ترنم گل دستــــــــــــه هات اذونه عشقه ، عشق پاک
عشـــــــــــــــق تو باعث نجات امام رضا ، امام رضا
شفای قلب زخمی ام عطـــــــــــــــــــر خوش ضریحته
دلم خوشه به نیــــــــــــم نگات امام رضا ، امام رضا
حســـــــــــــــــرت چشمامو بشوی با آب سقّاخونه ات
تـــــــــــــــــویی و آبی و شفات امام رضا ، امام رضا
مرحــــــــــــــــــــــــــــــــم داغ دوریت زیارت ضریحته
ضــــــــــــــــریح پاکِ باصفات امام رضا ، امام رضا
سهــــــــــم من و صحن چشات کبوترات و دونه شون
حاجتی و یه عمــــــــــــر دعات امام رضا ، امام رضا
شیپــــور صوراسرافیل هر روز سه بار میاد به گوش
محشــــــــــــــره سوز کرناهات امام رضا ، امام رضا
من و غریبــــــــــــــــــــــــــی و گناه تو ضامنی و آشنا
ضمانتـــــــــــــــــــــی به آشنات امام رضا ، امام رضا
تب ، تب عشـــــــــــــق چشماته نگام به سوی دستاته
خیلــــــــــــــــــی دلم تنگه برات امام رضا ، امام رضا
شب ، شب شـور و بی خوابی ، تضرّع و گریه و شعر
بازم دلـــــــــــــــــــم کرده هوات امام رضا ، امام رضا
تیـــــــــــــــــــــــــــــــــر غریبی غمت ضامن آهوی دله
کن نظـــــــــــــــــری به با وفات امام رضا ، امام رضا
ع.ف
سلام استاد
آپم تشریف بیارین...
همچنان مشتاق نظرات لطفتان.
سلام .............
دوست بزرگوارم جناب آقای علیزاده گرامی بسیار ممنونم از توجهات شایان حضرت عالی ......
اگر این دفعه لطف کردید و تشریف آوردید و مطلب را خواندید . لطفا به سیستم ویرایش وب خود سری بزنید . آخه هرچه به وب شما می ایم تا نظر بدهم می بینم که قسمت درج نظرات غیر فعال است و من عملا نمی توانم مطلب بنویسم . ممنون می شوم مورد را رفع کنید .........
شعر پستتان بسیار عالیست . خواندم ولذت بردم .
زاهدی از خوان رضا توشه گیر
گشت ز غوغای جهان گوشه‌گیر
شد ز بسی سجدهٔ پنهانیش
خاک زمین صندل پیشانیش
مؤمن یزدی
احمد که شَهِ سریرِ افلاک آمد
جانی است کز آلایش تن پاک آمد
یک حرف ز مجموعة قدر و شرفش
«لَوْلاکَ لَما خَلَقتُ الافلاک» آمد
سلام به استاد ارجمند جناب فنایی
من که کم پیدا بودم بعلی جراحت با مدرک نمیدانم شما چرا از حقیر خبر نمیگیرید
http://s6.picofile.com/file/8229387400/lGUn_lki5grMsqAF_ldhqQ_r.jpg
سلام استاد ارجمند و برادر بزرگوارم :
شما حق دارید . ببخشید اگر نتوانستم مصدع اوقات شریف شوم . آخه من هم یک کم سرم شلوغه . همان طور که مستحضرید دارم درس می خوانم برای همین سخت درگیر دست و پا نرم کردن با درس هایم هستم . ولی چند روز قبل دلم براتون تنگ شد و تو وب دنیای بابا عرض ارادت کردم . احتمالا متوجه نشده اید . انشاءالله که نگرانی در میان نباشد . شما که تندرست و سلامت باشید برای برادر کوچکتان همین کافی است . انشاءالله سعی می کنم در فواصل امتحانات کم کاری ام را جبران کنم .
باز هم کلی ازتون عذر می خواهم . همیشه دوستتون داشته و دارم و همین دوست داشتنتون و داشتنتون برای من کلی افتخار است . . .
یا حق . .
السلام علیک یا سلطان ابوالحسن علی ابن موسی الرضا
شعر بسیار زیبا و پر محتوایی است
با سپاس فراوان از لطف حضرت عالی . شما لطف دارید . . .
عشق یعنی عشق یعنی انتظار
در فراق تک سواری بیقرار
عشق یعنی واهمه بی واهمه
خادم المهدی شدن بی خاتمه
به چشمان خود دروغ نگوییم خدا دیدنیست .
چشمهایی که خدارا نبینند، دو گودال مخوفندکه بر صورت
انسان دهن باز کرده اند
وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکیست
یادتان باشد که خدا هیچ وقت شمارا از یاد نبرده است .
یادتان باشد که خدا اینجاست .
ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﺷﺎﯾﺪ ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﺳﺖ.
ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺳﻌﺎﺩﺗﻤﻨﺪ ﻭ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻫﺴﺖ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﺍﺳﺖ٬
ﻧﻪ ﺑﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﺩ .
ﺁﺭﺍﻣﺶ
ﺳﻬﻢ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﺑﯽ ﻣﻨﺖ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﻨﺪ
ﺑﯽ ﮐﯿﻨﻪ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﻧﺪ
ﻭ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ
ﺑﺎ ﺳﺨﺎﻭﺕ ﻣﺤﺒﺘﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﮐﺮﺍﻡ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ..
مهربانی ساده است؛ ساده تر از آنچه فکرش را بکنی ،
کافی است به خودت ایمان داشته باشی و به معجزه مهر…
کافی است به دستهایت فرمان دهی تا به جای تنبیه، آرام بر سر کودک سرکش کشیده شوند و موهایش را قلقلک دهند.
کافی است به چشم هایت بیاموزی که چشم آیینه روح است و عشق و مهربانی را می توان با نگاه در تمام عالم پراکند.
کافی است به دلت یادآوری کنی همیشه دل هایی هستند که درد امانشان را بریده و احتیاج به همدلی دارند.
کافی است به گوشهایت یاد دهی که می توانند سنگ صبور باشند، حتی اگر صبوری سنگین شان کند.
کافی است یاد بگیری انسان بودن فقط زنده بودن نیست. باید زندگی کرد و زندگی چیزی جز مهربانی و عشق ورزیدن به آفریده های خداوند نیست.
سلام وهزاران درود برشما..
ممنونم...من فکر می کنم بهار وتابستان های شما هم خنک و دلپذیر باشه..و زمستان هایتان بسیار سرد و برفی....امیدوارم ...که همه جای ایران از رحمت باران وبرف بهره مند شوند..تا این خشکسالی دیگر در روزهای گرم گریبان ما را نگیرد.......چه لدتی داره ..غصه هیچ چیزی را نداشته باشی...و در خانه به تماشای برف بنشینی و چای داغ،اتاق گرم..امیدوارم همه ی آدمها سرپناهی برای خودشان داشته باشند.....به به ذوق شاعری تون گل کرده وچه شعرهای زیبایی...........و من هم از خواندن آنها لذت می برم...................امیدوارم که دلتون همیشه گرم باشه..که هیچ وقت سرمانخوردید..خداروشکر این سرماخوردگی از ما دور شد...سلامتی نعمت بزرگیه که گاهی فراموشش می کنید...برایتان آرامش ،سلامتی و عاقبت بخیری آرزومندم..
سلم علیکــــــــــــــــــــم :
درسته بهار و تابستان آذربایجان کلا هوای مطبوعی داره . نه مثل مناطق شمالی است که شرجی باشد و نه مثل جنوب که گرم و خسته کننده . هواش تو نابستان نسبت به سایر مناطق ایران دل پذیر تره . مخصوصا شب ها . همیشه شب های تابستان نسیم ملایمی می وزد و دل را فرح انگیــــــــز می کند . . . ممنون شعـر توصیفی که در رابطه با برف براتون فرستادم از خودم نبود . از کمال الدین اصفهانی بود . من این شعر را خیلی دوست دارم . کلا شعـــــــــــــترهای توصیفی همه شان به دل می نشینند. مثل : باز باران با ترانه از گلچین معانی گیلانی . زمستان از اخوان ثالث . . . خدا را هزار مرتبــــــــــــه شکر . الحمدالله که کاملا خوب شدید . ممنونم که از نگرانی رهایم کردیـــــــــــــــــــــــــد . . . انشاءالله که دیگه سرما نمی خورید . . . . برایتان سلامتی ، رفاه ، دل خوشی و موفقیت آرزومندم . . .
شاد باشید . .
اگر به وبلاگ من سر زدید . جناب آقای باقری ! لطفا آدرس وب خودتان را چک بفرمایید . آخه نمی توانم بهتون وصل شوم . ممنون .
نه بابا ! اشکال از آدرس وب شما نیست . اشکال از بلاگفاست . فکر کنم بازم داره دچاره مشکل میشه . به وبلاکتون موقتی آمدم ولی هر چه زور زدم نشد نظر بفرستم . اگه آمدید دید بهتون پیام ندادم نگران نباشید . بلاگفا اجازه نمیده ارتباط بر قرار بشه . . .
سلام اپم[گل]
سلام . با تشکر از اطلاع رسانی تون .
عالیه..آهنگ های خوب آدمو آروم میکنه...حتما..
.
دنیا کوچکتر از آن است
که گم شده‌ای را در آن یافته باشی
هیچ کس اینجا گم نمی‌شود
آدم ها به همان خونسردی که آمده‌اند
چمدانشان را می‌بندند و ناپدید میشوند
یکی در مه ، یکی در غبار
یکی در باران ، یکی در باد
و بی رحم ترینشان در برف
آنچه به جا می‌ماند ، رد پائی است
و خاطره‌ای که هر از گاه پس میزند
مثل نسیم سحر ؛ پرده‌های اتاقت را !
عباس صفاری
آخ عجب سرماست امشب، ای ننه!
ما که می‌میریم در هذالسنه
تو نگفتی می‌کنیم امشب الو؟
تو نگفتی می‌خوریم امشب پلو؟
نه پلو دیدیم امشب نه چلو
سخت افتادیم اندر منگنه...
این اتاق ما شده چون زمهریر
باد می‌آید ز هر سو چون سفیر
من ز سرما می‌زنم امشب نفیر
می‌دوم از میسره بر میمنه...
اغنیا مرغ و مسما میخورند
با غذا کنیاک و شامپا میخورند
منزل ما جمله سرما میخورند
خانۀ ما بدتر است از گردنه
آخ عجب سرماست امشب ای ننه!
سید اشرف الدین گیلانی
سلام
من هم اوقات خوب وشادی را برایتان آرزو می کنم..امیدوارم که همیشه سالم وسلامت باشید ودلتون همیشه گرم باشه...
ای بابا..این حرفا چیه..شما بزرگوارید..این به نظرم اومد و گفتم بیانش کنم..
وگرنه منظورتون فهمیدم...منم زیادی سرمایی نیستم..ولی لباس مناسبی می پوشم اونم برای پیشگیری...باید تو پاییز وزمستان خودمون رو بپوشانیم..این سرما و برف چه بر سر درختان آورده ..بدن ما را هم بیمار می کند.....ممنونم از دعای شما..جز کمی سرفه حالمان خوب است ولی شما باور کنید
.
وای چقدر زیبا و رویایی..درود برشما..ما آدمها با تخیل چه کارهایی که نمی توانیم بکنیم....ولی من اسفندماه وفروردین خیلی دوست دارم..هوای خنک ومعتدل..باد به صورت میخوره آدم زنده میشه..بعد چندماه سرما وزمستان سخت هوای بهاری..غیرقابل تصور............ولی رویا شما هم زیبا بود..معلومه حیات وحش بسیار دوست دارید..ولی چقدر ترسناک..تو یه محیطی باشی که می دانی هیچ راه نفوذی هم ندارد..گرگ وشیر وپلنگ و گربه وحشی..به اون محفظه چنگ بزنند...برای من تصورش هم وحشتناک
درود برشما..درود بر این هوش وذکاوت..پس نمره این درس هم گرفتید باید گفت نصف نمره رو................برایتان شادی وسلامتی آرزومندم..
سلام . . .
انشاء الله که اوضاع بر وفق مرادتونه و دیگهکسالت سرما خوردگی از تن نازنینتون کاملا بر طرف شده . تو زمستون که هوا سرده آدم آنقدراهم سردش نمیشه و سرما نمی خوره که این آخرای پاییز ! خوب می کنید باید قدر عافیت را دانست و الا توفیری نداره مه به مصیبتی گرفتار آیی و بخواهی قدر عافیت را بدونی . . . . هوا تو مناطق ما بازم چین بر ابرو انداخته و احتمالا تا چله حسابی برف خواهیم داشت . آرزو می کنم از این نعمت الهی شهرهای بزرگ هم بهره مند شوند خصوصا مناطق شما دوست گرامی ام . خیلی لذت داره که برف بباره اوضاع جیبتم رو به راه باشه و هوای اتاقم گرم . آن وقت دستتا بزاری زیر چانه ات و رشته های برف را که دارد از آسمان پایین بیاد بشماری :
. . . وقتی چنین نشاط کسی را مسلم است کـاسـبـاب عـیش دارد انـدر زمـان بـرف
هم نان و گوشت دارد وهم هیزم وشراب هم مطربی که بـرزندش داستـان بـرف . . .
. . . دسـت تـهـی بـزیـر زنـخـدان کـنـد سـتون و نـدر هوا همی شمرد پود و تـان بـرف . . .
شعر از کمال الدین اصفهانی است . بیچاره ولی ار این نعمت لذت نمی برده آخه میگه :
. . .آن را کــه پـوشـش و مــی و خـرگــاه و آتــش اســت وقـت صبـوح مـژده دهـد بر نشان بـرف
نـه همـچـو من که هر نفس از باد زمهریر پـیـغـام هـای سـرد دهـد بـر زبان بـرف . . .
. . . خـانـه تـهـی ز چـیـز و مـلا از خـورنـدگـان آبـی بـریـق مـی خــورد از نـاودان بـرف
دلـتـگ و بــیــنـوا چـو بــطـان بر کـنـار آب خـلقی نشسته ایم کران تـا کـران بـرف
گــر قــوتــم بــدی ز پـی قــرص آفــتــاب بــر بـام چـرخ رفـتـمـی از نـردبـان بـرف . . .
براتون روزای زمستونی پر برف و پر پولی را آرزو می کنم . . .
سلام زیبا بود کم پیدایید ...
سلام . . ممنوم . . ببخشید کم سعادتی از ماست . . . درگیر امتحانان میان ترمم و از سوم دی باید با پایان ترم دست و پنجه نرم کنم . . .
برام دعا کنید لطفا . . .
گر می نرسم به خدمتت معذورم
زیر را رمد چشم و صداع سرم است . . .
اینجــــــا . . .
نمی توان به کسی نزدیک شد
آدمهـــــا
از دور دوست داشتنی ترند . . . !
ایده های ازلی دریافته از تامل ناب هستند و مایه اساسی و ابدی تمام پدیده های جهان را بازگو می کنند. این ایده ها متناسب با ماده ای که واسطه بازگویی آنها هستند ، جامه نقاشی ، شعر، مجسمه سازی یا موسیقی می پوشند . تنها سرچشمه هنر معرفت بر ایده هاست و تنها هدف آن انتقال این معرفت است.
شوپنهاور .
بــاوَر کُـن رِفـیـْــْــْــق
آدَم گـاهــــی وَقـتـْـــْــها⇊
کَـــــْـــم نـِْمـیـارِه↶
کـــْـــوتـاه مـیـــْـــْــاد......
اراده یک احساس نیست بلکه شامل احساس های متعدد است و نمی توان آن را از اندیشه جدا کرد. در عین حال اراده یک شور است و کسی که اراده می کند به اشتباه اراده را با عمل یکی در نظر می گیرد .
فردریش نیچه
استاد تسلیم
انتخاب شعرتون عالیه
عجب شعرایی
هم می سرایید
و هم انتخاب می کنید
سلام . . .
همیشه سرفراز باشید . . .ممنونم از لطفتون . . .
آب جوشی که سیب زمینی را نرم میکند،
همان آب جوشی است که تخم مرغ را سفت می کند.
مهم نیست چه شرایطی پیرامون شماست.
مهم این است درون خود چه داری...!!!!
مردم موهای صافشان را فر می‌زنند
و آنها که موی فرفری دارند موی‌شان را صاف می‌کنند
عده‌ای جلای وطن کرده به خارج می‌روند
و آنها که خارج هستند و نمی‌توانند بازگردند برای وطن دلشان لک زده و ترانه‌ها می‌سُرایند
مجردها می‌خواهند ازدواج کنند
متأهل‌ها می‌خواهند طلاق بگیرند
عده‌ای با قرص و دارو از بارداری جلوگیری می‌کنند
و عده‌ای دیگر با دارو و درمان به‌دنبال فرزنددار شــــدن هستند
لاغرها آرزو ﺩﺍﺭﻧﺪ کمی چاق بشوند
و چاق‌ها با مصرف قرص و دارو هر روز سعی در لاغر نمودن خود دارند و همواره حسرت لاغری را می‌کشند
شاغلان از شغلشان می‌نالند
بیکارها دنبال شغلند
فقرا حسرت ثروتمندان را میخورند
ثروتمندان از دغدغه‌ی نداشتن صفا و خون‌گرمیِ فقرا می‌نالند
افراد مشهور از چشم مردم قایم میشوند
مردم عادی می‌خواهند مشهور شوند
سیاه‌پوستان دوست دارند سفیدپوست شوند
سفیدپوستان خود را برنزه می‌کنند
هیچکس نمی‌داند تنها فرمول خوشحالی این است:
"قدر داشته‌هایت را بدان"
انسانها با دو چشم و یک زبان به دنیا می آیند تا دو برابر آنچه می گویند ببینند ، ولی از طرز سلوکشان این طور استنباط می شود که آنه با دو زبان و یک چشم تولد یافته اند ، زیرا همان افرادی که کمتر دیده اند بیشتر حرف می زنند و آنهاییکه هیچ ندیده اند ، درباره همه چیز اظهار نظر می کنند .
کولتون
وقتی میشود دقایق عمرت را با آدمهای خوب بگذرانی چرا باید لحظه هایت را صرف آدم هایی کنی که یا دلهای کوچک شان مدام درگیر حسادت ها و کینه ورزی های بچه گانه اند…
یا مدام برای نبودنت، برای خط زدنت تلاش می کنند؟
نه، همیشه جنگیدن خوب نیست!
این روزها فهمیده ام برای اثبات دوست داشتن، برای به دست آوردن دل آدمها، برای اثبات خوب بودن نباید جنگید!
بعضی چیزها وقتی با جنگیدن به دست می آیند بی ارزش میشوند!
این روزها نسخه فاصله گرفتن را می پیچم برای هرکسی که رنجم می دهد…
این را با خود تکرار میکنم و می بخشمشان…
نه بخاطر اینکه مستحق بخششند!
تنها به این خاطر که “من مستحق آرامشم”
خوشا به حال پیمان منشانی که وجودشان به پیرایه پاکی و شرم آراسته شده .
بزرگمهر
رسول گرامی اسلام صلوات الله علیه و آله فرمودند:
هرکس بشارت ماه ربیع الاول را به من بدهد من هم بشارت بهشت را به او می دهم .
حلول ماه ربیع الاول بر همه مسلمین خصوصاً شما دوستان مبارک باد .
شکست های زندگی ، درهای پیروزی را می گشاید و خودپسندی درهای پیروزی را یکی پس از دیگری می بندد .
ارد بزرگ
درود بر شاه صفی الدین اردبیلی...یادمه شاه اسماعیل شیعه را در ایران رسمی کرد...واقعا که خدا روشکر......ما شیعه ها دین کامل رو داریم..به همه ی امامان وپیامبران ایمان داریم وحتی به دین آیین مسیحی ها و زرتشتی ها و..هم احترام می گذاریم..دین اسلام دین برابری وبرادری ست..که بعضی از آدمهای به ظاهرمسلمان هم شیعه وهم اسلام را خراب کرده اند..وگرنه حتی قانون قضایی و حکم هایی که صادر میشه هم از قرآن است..خدایا شکرت که پایبند به دین واعتقادات مان هستیم در محرم و صفر عزاداری می کنیم ودر جشن ها وعید هم شاد هستیم...حالا بگذریم...شادی های مان آنقدر نیست که به چشم بیاید.....................همیشه شاد وسلامت باشید وخدا پشت وپناه تان باد انشاالله
من این ترانه آقای مهدی کرمی را خیلی دوست دارم . اگر شماهم دوست داشتید انلود کنید و گوش کنید . خیلی زیباست . . .
تو تنها ازم خواستی یه روز قلبم و پس دادی
واسم سخت بود که تنها شم مهم اینه که تو شادی
تو خوشبختی و آرومی با عشقی که خودت خواستی
چقدر شیرین دنیای کسی که عاشقش هستی
چه خوشحالم که میبینم تو خوشبختی
با اینکه میگذره روزام به هر سختی
چه خوشحالم که میبینم تو قلبت غصه هات مردن
با اینکه چشمای عشقت منو از خاطرت بردن
همیشه آرزو بودی ولی حالا یه رویایی
یه جور عادت شده واسم شبای سرد تنهایی
میدونم خنده میمیره روی لب های پژمردم
تو شادابی و من بی تو همیشه سرد و افسردم
چه خوشحالم که میبینم تو خوشبختی
با اینکه میگذره روزام به هر سختی
چه خوشحالم که میبینم تو قلبت غصه هات مردن
با اینکه چشمای عشقت منو از خاطرت بردن
سلام
مواظب خودتون باشید تو این مسیرهای برف گیر..چه سفر زمستانی و اجباری خوبی...عالیه...یک نمره به جایی برنمیخوره..سوالش گمراه کننده بود..نسل خیلی فرق داره .تا پسر.
وقت شما هم بخیر بسیار ممنونم از لطف ومهربانی شما..
.
انشاالله...دیگه این ویروس به بدن ما راه پیدا نکنه..
وای ..من سرماای زیاد نیستم..مثل سرمایی مدرسه موش ها....همیشه تو زمستان ها پوشش مان کمی بیشتر می کنم..چون بدن وقتی سر بشه..روی اعصاب تاثیر میزاره..وقتی گرم باشم..حالمون خوبه..احساس آرامش بیشتری دارم..نگید ..شما تو منطقه ایی زندگی می کنید که زمستان بسیار سرد وهمیشه هم چند درجه ایی زیر صفر است..شما پاهاتون با آب سرد میشویید..نمیتونم چیزی بگم..چون معلومه خوشتون میاد وحالتون خوب میکنه...درست میگید..اگه زیاد به خودمون اهمیت بدهیم زیاد مریض وبیمار میشیم..کمی هم بی خیالی خوبه...زمستان وسرمایش وتابستان وگرمایش..باید قبول کنیم..امیدوارم..که سامانه بعدی به مرکز کشور بیاد..و شما هم کمی هوای آفتابی رو تجربه کنید
امدوارم که فردا 6/6بگیرید 5/5برای امروز بوده.....موفق باشید
سلام . اوقات خوب و خوشی را براتون آرزومندم . . .
ببخشید منظـــــور من اصــلا این نبود . اصلا هدف من ایجاد تشبیه نبود . خدا نکنه . سرمایی مدرسه موش ها !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ . . . اگر چنین سوء تفاهمی پیش آمده مغـــذرت می خواهم .انشاءالله دیگه خوب خوب شدید و اصلا اثری از سرماخوردگی تو بدنتون نیست ( ؟ ) زمستون باید یک کم لباس ضخیم پوشید . مخصوصا دور و بر کلیه ها را باید حتما خوب پوشاند . من هم مثل شما با این که پاهام خیلی خیلی سرما را دوست دارند برعکس نیم تنه بالام سرمایی اند . همیشه تو رویاهام آرزو می کنم کاش یک جایی بود که دمای محیطش دو لایه بود مثل تخم مرغ یک لایه دور و بر صفر درجه و یک لایه دور و بر 30 درجه . و من نیم تنه بالایم را در قسمت گرم و نیم تنه پایینی ام را در قسمت سر قرار می دادم و همان طور می خوابیدم . . . خیلی وقتا که دیر خواب به چشمام می اید این ذهنیت را در خیالاتم می پرورانم و آن وقت اعصابم راحت می شود و می خوابم . این را هم رویا پردازی می کنم : فکرشا بکن یک محفظه شیشه ای غیر قابل نفوذ نشکن دو در دو باشه آن هم وسط زمستان تو یک منطقه بیابانی باز پر از گرگ و خرس و ببر و شیر و . . . تو ( ن البته ) توش بخوابی ! زیر نور مهتاب حیوانات درنده دور و برت پرسه بزنند . گاه گاهی یک چنگی هم به محفظه و تو تماشا کنی . خیلی خیلی لذت بخشه نه ؟ من که یکی از آرزوهام اینه . . . و خیلی وقتا با این تصورات به خواب می روم . مثل کتاب های جک لندن . .
راستی امتحان تاریخ بهقی هم عالی بود . نمرات از 6 نمره هستند آخرش ششه . . .
لحظه هایے هست... توے زنـבگے ڪه..
בیگه حتے یڪ قـבم هم نمیتونے برבاری..
زنـבگے شـבه باتلاق تنهایی...
یه نگاه به בوروبرت میڪنی...یڪ نگاه به پیش رو..
یڪ نگاه به پشت سر...
اون لحظه است ڪه בوست בارے ڪسانیڪه
یه عمربه وجوבشون בلت خوش بوב... בستت بگیرن
و آهسته آهسته ...از باتلاق تنهایے نجاتت بـבن...
ولے افسوس....
בر این مرבاب.. سڪوتے تلخ است
وصـבایے جزء ...
صـבاے فرورفتن آرام آرام בر باتلاق تنهایے نیست.
نه!!...
سڪوت ڪن...
خاموش باش...
صـבا نزن ڪسے را...
شایـב... صـבایت به בلشان خوش نیایـב...
آرام باش...چشمهایت را ببنـב ...
تا ڪمتر בنیا و بے وفایے هایش...
ناملایمتے اش به چشمت آینـב... شایـב اینجا آخر راه است
.
.
آرام سڪوت ڪن ...
آرام اشڪ بریز ...
آرام... بسوز.. בل من ..
روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد...
خواهم آمد گل یاسی به گدا خواهم داد
زن زیبای جذامی را گوشواری دیگر خواهم بخشید
کور را خواهم گفتم : چه تماشا دارد باغ ...
هر چه دشنام از لب خواهم برچید
هر چه دیوار از جا خواهم برکند
رهزنان را خواهم گفت : کاروانی آمد بارش لبخند
ابر را پاره خواهم کرد
من گره خواهم زد چشمان را با خورشید ، دل ها را با عشق ،سایه ها را با آب ،شاخه ها را با باد
و به هم خواهم پیوست،خواب کودک را با زمزمه زنجره ها
بادبادک ها به هوا خواهم برد
گلدان ها آب خواهم داد ...
خواهم آمد ،سر هر دیواری میخکی خواهم کاشت
پای هر پنجره ای شعری خواهم خواند
هر کلاغی را کاجی خواهم داد
مار را خواهم گفت : چه شکوهی دارد غوک
آشتی خواهم داد
آشنا خواهم کرد
راه خواهم رفت
نور خواهم خورد
دوست خواهم داشت
سهراب سپهری
♞♘اﻣــــــﺸَــﺐ ..!
ﮔﺮﯾـــــﮧ ﻣﮯ ﮐـُﻨـــــــــﻢ ..
♘♞ﺑـﮧ ﯾــاﺩ ِ ﺗـَﻤـــــــــــــاﻡ ِ ﺁن ﭼﯿـــــــﺰﮮ ﮐـﮧ ﺧﻮاﺳـــــﺘﮯ ﻭ ﺑـُﻮﺩم ..
♞♘ ﺍﻣﺸـــــــــَـﺐ ..!
ﺑـﮧ ﭘــاﺱ ِ ﺗـَﻤــاﻡ ِ ﺗـَﺤﻘﯿﺮﻫــاﯾﮯ ﮐـﮧ
♘♞ﺑـﮧ ﺧــــــــﺂﻃﺮﺕ ﺷـــــــــِﻨﯿﺪﻡ ﻭ ﺷـــــــِﮑﺴﺖ
ﺨــــــﻮﺭﺩﻡ ..
...☜ ﺍﻣـــــــﺸـَـب !...
♔♚ ﺑـــــــﮧ ﯾــﺂﺩ ِ ﺗــُ ـ ـ ـﻮ ...
ﺑـﮧ ﯾــاﺩ ِ ﺩﻝ ِ ﻋــﺂﺷــــــــــﻘَﻢ ...♔♚
♔♚ ﺑـﮧ ﯾــاﺩ ِﻃـــــــَﻌﻢ ِ ﺗـَــــــــﻠﺦ ِﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺷــــــﺘـَن ...♘♞
♘♞ﺍﻣﺸـَــــــــﺐ !...
ﮔﺮﯾـﮧ ﻣﮯ ﮐـُﻨـــــــﻢ♞♘
لعــنــتــــی بـــاز دلــــم گرفتــــه ...
بشکفد بار دگر لاله رنگین مراد
غنچه سرخ فرو بسته دل باز شود
من نگویم که بهاری که گذشت آید باز
روزگاری که به سر آمده آغاز شود
روزگار دگری هست و بهاران دگر
شاد بودن هنر است ، شاد کردن هنری والاتر
لیک هرگز نپسندیم به خویش
که چو یک شکلک بی جان شب و روز
بی خبر از همه خندان باشیم
بی غمی عیب بزرگی است که دور از ما باد
کاشکی آینه ای بود درون بین که در آن خویش را می دیدیم
آنچه پنهان بود از آینه ها می دیدیم
می شدیم آگه از آن نیروی پاکیزه نهاد
که به ما زیستن آموزد و جاوید شدن
پیک پیروزی و امید شدن
شاد بودن هنر است گر به شادی تو دلهای دگر باشد شاد
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست.
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد. ژاله اصفهانی
شکوه آرزو را
این روزها فهمیدن زبان مادری سخت شده است
قبلتر ها وقتی می گفتند: دوستت دارم
معنی فارسی اش ساده بود
اما حالا “دوستت دارم” هزار معنی مختلف می دهد
الا دوست داشتن…
تار و پود هستیم بر باد رفت اما نرفت
عـاشقی ها از دلـم دیوانگی هـا از سرم
شمع لرزان نیستم تا ماند از من اشک سرد
آتـشــی جــاویــــد باشـــد در دل خاکـستـــــرم
سـرکـشـــی آمــوخت بخت از یـار یـا آمــوخت یار
شـیـــــوه بــازیــگـــــــری از طــالـــــــع بــازیـگــــــرم؟
خــاطـــرم را الفتـــی بـا اهـل عالـــم نیســت نیســت
کــــز جهــــانی دیـگــــرنــد و از جهـــانــــی دیـگــــرم. . .
رهی معیری
ﺁﺩﻡ ﮐﻪ "ﻏـــــﻤﮕﯿﻦ" ﻣﯽ ﺷــــﻮﺩ
ﺧــــﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺟــــﺪﺍ ﻣﯽ ﮐــــﻨﺪ ﺍﺯ ﺟــــﻤﻊ
ﮐﻪ ﻣــــﺒﺎﺩﺍ ﺁﺳﯿــــــﺒﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺷـــــﯽ ﻫﺎﯼ ﺩﯾـــﮕﺮﺍﻥ ﺑﺰﻧﺪ
ﻣﻮﺭﺩ" ﻓﺮﺍﻣــــﻮﺷﯽ" ﻗﺮﺍﺭ ﻣـــﯽ ﮔـــﯿﺮﺩ
ﺗﻨﻬﺎﺗــــﺮ ﻭ ﺗــــﻨﻬﺎﺗﺮ ﻣﯽ ﺷـــﻮﺩ
ﺁﻧﭽــــﻨﺎﻥ ﺩﺭ" ﺗﻨــــــﻬﺎﯾﯽ" ﺧﻮﺩ ﻏــــﺮﻕ ﻣﯽ ﺷــــﻮﺩ
ﮐﻪ ﺩﯾﮕـــــﺮ ﺑﺎ ﻫﯿــــﭻ ﺗﻠﻨــــﮕﺮﯼ ﺑﺮ ﻧﻤــــﯽ ﺧــــﯿﺰﺩ
ﻭ ﺍﯾـــﻦ ﺁﻏــــﺎﺯ ﺗﻠﺦ ﯾﮏ" ﭘﺎﯾــــﺎﻥ" ﺍﺳـــت...
یک شب آخر دامن آه سحر خواهم گرفت
داد خود را زان مه بیدادگر خواهم گرفت
چشم گریان را به طوفان بلا خواهم سپرد
نوک مژگان را به خوناب جگر خواهم گرفت
نعره ها خواهم زد ودر بحر وبر خواهم فتاد
شعله ها خواهم شد ودر خشک وتر خواهم گرفت
انتقامم را ز زلفش موبه مو خواهم کشید
آرزویم را ز لعلش سر به سر خواهم گرفت
یا به زندان فراقش بی نشان خواهم شدن
یا گریبان وصالش بی خبر خواهم گرفت
یا بهار عمر من رو به خزان خواهد نهاد
یا نهال قامت او را به بر خواهم گرفت
یا به پایش نقد جان بی گفت وگو خواهم فشاند
یا زدستش آستین بر چشم تر خواهم گرفت
یا به حاجت دربرش دست طلب خواهم گشود
یا به حجت از درش راه سفر خواهم گرفت
یا لبانش را زلب همچون شکر خواهم مکید
یا میانش را به بر همچون کمر خواهم گرفت
گر نخواهد داد من امروز داد،آن شاه حسن
دامنش فردا به نزد دادگر خواهم گرفت
باز اگر بر منظرش روزی نظر خواهم فکند
کام چندین ساله را از یک نظر خواهم گرفت
فروغی بسطامی
ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ما را رفیق و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا
فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد
به صدر مصطبه‌ام می‌نشاند اکنون دوست
گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد
خیال آب خضر بست و جام اسکندر
به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد
طربسرای محبت کنون شود معمور
که طاق ابروی یار منش مهندس شد
لب از ترشح می پاک کن برای خدا
که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد
کرشمه تو شرابی به عاشقان پیمود
که علم بی‌خبر افتاد و عقل بی‌حس شد
چو زر عزیز وجود است نظم من آری
قبول دولتیان کیمیای این مس شد
ز راه میکده یاران عنان بگردانید
چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد
کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تو را؟
کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را؟
غیبت نکرده ای که شوَم طالب حضور
پنهان نگشته ای که هویدا کنم تو را
با صد هزار جلوه برون آمدی که من
با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
چشم به صد مجاهده آیینه ساز شد
تا من به یک مشاهده شیدا کنم تو را
بالای خود در آینـﮥ چشم من ببین
تا با خبر ز عالم بالا کنم تو را
مستانه کاش در حرم و دیر بگذری
تا قبله گاه مؤمن و ترسا کنم تو را
خواهم شبی نقاب ز رویت برافکنم
خورشید کعبه، ماه کلیسا کنم تو را
گر افتد آن دو زلف چلیپا به چنگ من
چندین هزار سلسله در پا کنم تو را
طوبی و سدره گر به قیامت به من دهند
یکجا فدای قامت رعنا کنم تو را
زیبا شود به کارگِه عشق کار من
هر گه نظر به صورت زیبا کنم تو را
رسوای عالمی شدم از شور عاشقی
ترسم خدا نخواسته رسوا کنم تو را
فروغی بسطامی
خدارا شکر...که شیعیم...ومعتقد به اسلام ناب محمدی.............و دینی کامل و آسمانی............ما واقعا شانس آورده ایم ...........که در مناطقی به دنیا آمده ایم که شیعه حرف اول رو میزند..شیعه یعنی مهربانی ،صلح،خداپرستی..................خدایاشکرت.........
الان داعش و بعضی سنی های متعصب اسلام را خراب کرده اند..و بعضی از اروپایی ها خیال می کنند..مسلمان بودن یعنی آدم کشی،بمب .....................خدا لعنت کند..داعشی ها وتکفیری ها و آدمهایی پستی که از حیوان پست ترند.....همین عربستان ملعون..
موفق باشید
الحمدالله . ولی باید همینا باید بدونیم که مدیون صفوی ها هستیم مخصوصا شاه صفی الدین اردبیلی ! اگه ایشون زور نمی گفتند باید حالا خیلی از ما احتمالا آتش پرست می بودیم . حد اقل ما آذر بایجانی ها ! . . . .دمش گرم . . . .فکرشا بکن باید برای تمام داشته ها و نداشته هات از آتش تشکر کنی و ازش حساب ببری که مبادا نظاره گر اعمالت باشه ! . . . .خدا را شکر که خدا را دارم و خدا را می پرستم . و خدا را شکـــــــــــــــــــــــــــر که شیعــــــــــــــــــــــــــــه ام و شیعه اثنا عشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــری . . . .البته با احترام به تمامی ادیانی که خدا را می پرستند . چون هدف دین تکمیل برنامه بشریت یعنی خدا پرستی است . من که فکر می کنم با شیهعه بودنم بهتر می توانم به خدا برسم . . . ننگ بر داعشی های خدانشناس ! . . . .
سلام
متشکرم..خداروشکر..درست میگید..این ویروس تا به خوبی از بدن خارج بشه..تا یکی دوهفته آدمو درگیرخودش میکنه....منم سرمایی..چندتا لباس و..رو هم می پوشم..ولی زمستان است فضای بسته....امیدوارم که شما حالتون خوب باشه وامیدوارم که برف از منطقه شما خارج شود وبه مرکز ایران بیایید..و شما هم با آسودگی خاطر امتحانات را بدهید و به هدف تان برسید......وای چرا ایران تا کمی برف میاد همه جا تعطیل میشه.........امیدوارم که این اتفاق نیفتد وامتحانات شما هم به تاخیر نیفتد.................توکل تون به خدا باشه...دلتون گرم وهمیشه شاد وسلامت باشید
سلام وقتتون به خیــــــــر :
انشاءالله که حالتون کاملا بهبود یافته و دیگه هیچ ویروسی تو بدنتون نمونده . . . . راستش من اون قبل قبلیا خیلی گرمایی بودم . تو زمستون همش می رفتم پاما می کردم تو برف یک ده دقیقه کیف می کردم . مخصوصا شبا . برا همین رفتم دکتر . دکتر برام با تبسم و تعجب چند تا دارو نوشت . نمی دونم اثر آن داروها بود یا تلقین ! خیلی سرمایی شدم . طوری که لب بخاری از سرما می لرزیدم . تا پارسال . . . . ولی امسال خودما زیاد نمی پوشانم و زیاد هم به بخاری نمی چسبانم . حالا دیگه مثل دیگران شده ام . نه گرمایی ام نه سرمایی . من که به این نتیجه رسیده ام هرچه قدر بیشتر خودما می پوشانم بیشتر سرمایی می شوم . حالا دیگه من باب تنوع و امتنحان شبا با آب سرد بیرون پاهاما می شویم و چد دقیقه تو آب سرد نگه می دارم ببینم مشکل از کجای کار بوده . فعلا که می بینم خودم خودما زیاد در نظر گرفته ام . . . . انشاءالله سامانه بعدی به مناطق شما هم کشونده می شه و شمام از این نعمت بـــــــــــــــــــــــزرگ بهره مند می شوید . . . . امروز به هر مصیبتی بود خودما به جلسه امتحان رسوندم . راه ملکان میاندوآب به مدد راهداری آذربایجان شرقی خیلی مطلوب بود . اصلا وسط جاده برف نبود فقط مثل این که باران باریده باشد وسط جاده خیس بود . اما چند کیلومتر مانده به میاندوآب و داخل میاندوآب راهداری شون زیاد خودشا به زحمت نینداخته بود وسط جاده برفی بود . ( اون از ما به نمک نزدیک ترند ها ! . . . ) . . . علی ای حال . رسیدم دانشگاه . استاد هم تاخیر داشتند با چند تا از دوستا تو نماز خانه درسمونا مرور کردیم . بعد رفتیم سر جلسه ! امتحان شاهنامه میان ترم داشتیم برای 6 نمره ! استاد 12 سواد داده بودند ( دست نویس !!!!!!! ) خوب جواب دادم به نظر خودم که 6 را می گرفتم ولی 5/5 شدم . تازه اولین نمره را من و جناب آقای ایرانی گرفتیم . بقیه زیر 5/5 بودند . سوال اشتباهم هم سر « کیقباد » بود . تو کتاب نوشته کیقباد پسر کاوه آهنگر است . تو سوال هم امده بود کیقباد از نسل کیه ؟ گزینه اول : کاوه . . . . گزینه چهارم : فریدون . من هم کاوه را انتخاب کردم نگو که منظور پسرش نبوده نسلش بوده . من با خودم گفتم پسر کسی بودن مهم تر از نسل کسی بودنه و کاوه را زدم . . . 5/5 خوبه دیگه راضیم . فردا تاریخ بیهقی داریم . اونم 5/5 بگیرم بسمه . . . .
شاد باشید .
سلآم
چه با احساس وقشنگ
سلام . . . مرسی . شما لطف دارید . .
سلام اپم خوشحال میشم بیای[گل]
سلام . . چشـــــــــــــــــــــــــــــــــم حتماً . .
خواهش می کنم بزرگوار..
خدارا باید شکر کنیم که شیعیم..و همیشه در مشکلات وگرفتاری های مان دل مان را به حرم های نورانی ومطهر آنها می سپاریم ...و چه زیباست که امامان وپیامبران ما واسطه ایی میشوند تا ما به حاجات و آرزوهای مان برسیم....و دلگرمیم به این بزرگواران که در روز قیامت هم شفیع ما شوند تا خدا از سرتقصیرات وگناهان ما بگذرد.................السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)
امیدوارم که به همه ی حاجات و آرزوهایتان برسید وهمیشه شاد وسلامت باشید
خدا را هـــــــــــــــــــرار مرتبه شکر :
من هم مثل شما به شیعه بودنم افتخار می کنم و هزاران بار شاکر درگاه خداوند احدیت هستم . راستی ظهر بعد از نهار که مطالعه می کردم . طبق عادت مطالعه با شکم پر فکرم همه جا می رفت . با خودم می گفتم اگه مادرم منا تو جنوب به دنیا می آورد وضع چه جوری میشد .. . بعد فکر کردم اگه مثلا تو ترکیه یا یک کشور سنی به دنیا می آمدم الآن وضعم چگونه بود . همه موقع مطالعه به این می اندیشیدم و خدا را شکر می کردم که چه جای خوبی به دنیا آمده ام . . . .
برای همه داده ها و نداده هات خدایا شکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر. . . . همین که ایرانیم برام کافیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه . . .
مرسی خدا جــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــون دوستت دارم . . . .
سلام ودرود خدمت برادر،دوست و استاد عزیز ومهربانم آقای عادل فنایی
ممنونم بابت این همه مهربانی وشفقت ..تو تابستان ها فصل گرم وقتی یک نفر سرمابخوره..چون در وپنجره باز..هیچ کسی مبتلا نمیشه..ولی تو فصل وپاییز وزمستان همه جا بسته و یک نفر با کوچکترین ویرورس سرماخوردگی همه را مبتلا می کند.....خدارو شکر بهتر شده ام....چه راهکارهای جالبی..تا حدودی ما این کارها رو کردیم..اسپند دود کردیم...و ما بیشتر از دم نوش آویشن،عناب و..سرماخوردگی واقعا روی اعصاب تاثیر بسزایی دارد..دوست داری زود خوبی شی ولی ضعف وبی حالی ،مورمور شدن،احساس سرماکردن آدمو کلافه میکنه..خداروشکر بهتر از دیروزم....شما هم مواظب خودتون باشید....و من برای شما از خدا سلامتی و احساس خوب و امیدوارم امتحانات که پیش رو دارید با نمرات عالی پشت سر بگذارید.............بازم ممنونم بابت این همه لطف ومهربانی...........در پناه خدا باشید
صمیمانه درودهایم نثار دوست و برادر ارجمندم جناب آقای محمد باقری گرامی :
خدا را شکر که بهترید . الحمدالله . انشاءالله که دیه هیچ مشکلی پیش نمی آید و انشاءالله که دیگه مریض نمی شوید . سرماخوردگی آدما ضعیف میکنه و ممکنه با کوچک ترین بی احتیاطی دوباره عودت کنه . لطفا مواظب خودتان و دورو برتان باشید تا کلا از وجودتون دفع بشه . . .تلقین هم در سرماخوردگی نقش مهمی دارد . سعی کنید با تمرکز روی وموضوعات دل خواه خودتان به بیماری فکر نکنید . دو سه بار که دماغتون خارش پیدا کرد و دست به دماغ کشیدید آب ریزش بینی شروع می شود و اتوماتیک حس می کنی که بیماری دوباره شدت گرفت . باید این واسواس را از خودتان دور کنید و زیاد به خارش دماخ و کشیدن دماغ حساسیت نشان ندهید . انشاءالله که تا فردا خوب خوب می شوید . . . ممنونم بابت دل گرمی دادنتون . راستش خیلی زیاد خوانده ام تقریبا مطالبی که قراره ازشو ن متحان بدهم را ازبرم . فقط یک مشکل کوچیک دارم . از نیمه شب دیشب داره برف می آد امروزم کل مدارس مناطق تعطیل بود جز مدارس ملکان . نمی دانم چرا تعطیل نکرده بودند . من هم تو میاند<اب باید امتحان بدهم . میاندوآب هم امروز تعطیل بود . می ترسم فردا هم تعطیل بشه و امتحان برای بعد موکول بشه و هرچه رشته بودم پنبه بشه . دعا کن تا فردا صبح برف یک امشب نباره و من برم امتحانم بدم و بعد . ای وای نه فردا هم نباره آخه برای پس فردا هم یک امتحان دیگه دارم . از ساعت یازده پس فردا بباره . . . .
ممنونم . . .
شاد باشید . . .
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم
نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم
به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم
ز خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم
حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم
جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم
می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
هزار بادیه سهلست با وجود تو رفتن
و گر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم
دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر کز آتش درونم دود از کفن برآید
بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید
جان بر لب است و حسرت در دل که از لبانش نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید
از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم خود کام تنگدستان کی زان دهن برآید
گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان هر جا که نام حافظ در انجمن برآید
سلام . . .
من هم این شعر حافظ را دوست دارم . تقدیم جناب آقای رحمانی بزرگوار می کنم . . .
با سلم و عرض تسلیت
سلام . متشکرم . من هم خدمت شما شهادت مظلومانه حضرت رضا ( ع ) را تسلیت عرض می کنم .
↯ وَقتــی
. ☜بــــــــ⇧ــــ⇧ــالایی ☞ هــــَس
⇩نــیازی به پایینــــ✘ـ ــــی هـا نیـــس... ⇩
↹ دلتـــو بـــِده بش...تا تــَه دنیا بـــاهاته ↹
مخلصــ✘ـ ـــِتــَم.... ☜خــــُدا☞
چیز های خوب به سراغ کسانی می روند که باور دارند ،
چیزهای بهتر به سراغ کسانی می روند که صبر کنند ،
و بهترین چیزها سراغ کسانی می روند که تلاش می کنند و هیچگاه تسلیم نمی شوند .
سَــــــــــــ (•̮̮̃-̃)ــــــــــــلآم............پُستِ جَدید گُذاشتَم ♥♂....اَگِه دوســـــــ ♥ــــــــت داشتین سَر بِزَنید ♥♂......اُمیدوآرَم از کآمِنــــــــ ✿ــــــت هایی که بَراتون گذاشتم خوشحــــــ:)ــــــــــال شُده باشین و رآضـــــ √ـــــــــی کُنَنده بآشَن ♥♂...موفق بآشی دوست گُــــــــلَم ♥♂...........خُـــــــــــــــــــ (●̮̮̃•)ــــــــــــــدآفِظ تآ کآمِنت هآیِ بَعـــــ:)))))ــــــــدی ♥♂
____________$$$$$
_______________$$$$$__$$________$$$$$$$$
__________$$$$__$$$$___$$_____$$$$$____$$
______$$$___$$$$________$$_$$$______$$$
___$$$_$$$$______________$$_______$$$
$$$_$$$$________________$$______$$$
$$$$_________________$$$_____$$$
$$________________$$$_____$$$
$$_____________$$$_____$$$
_$$________$$$$____$$$$
__$$____$$$_____$$$$
___$$_$$$$___$$$$
____$$_____$$$$
__$$_____$$$$
$$____$$$$
$$_$$$$
$$$$$_____$$$$$___________$$$$$__________
_________$$$$$$$_________$$$$$$$_________
_________$$$$$$$_________$$$$$$$_________
__________$$$$$___________$$$$$__________
__$$$$_____________________________$$$$__
_$$$$$$___________________________$$$$$$_
__$$$$$$_________________________$$$$$$__
___$$$$$$_______________________$$$$$$___
____$$$$$$$___________________$$$$$$$____
وزی ما دوباره کبوترهایمان را
پرواز خواهیم داد
و مهربانی
دست زیبایی را خواهد گرفت
و من آن روز را انتظار می کشم
حتی روزی که نباشم
شاملو
یـہ وقتایے..
اُونقَـد هیچکس حالے اَزَت نِمیپرسہ
کہ آدم شَکـ میکنه
نکنہ مُـرده وخودش خَبـرنَــداره
___________________--------
_________________.-'.....&.....'-.
________________\.................../
_______________:.....o.....o........;
______________(.........(_............)
_______________:.....................:
________________/......__........\
_________________`-._____.-'شاد باشی مهربون
___________________\`"""`'/
__________________\......,...../
_________________\_|\/\/\/..__/
________________(___|\/\/\//.___)
__________________|_______|آرزومند آرزوهــــای قشنگت
___________________)_ |_ (__
________________(_____|_____)
در کوچه های سرد و خالی شهر من
صداست که منتظر است ... خاطره ها
همه تک تک به خواب رفته اند ...
چقدر دوست دارم
با خیال راحت یک نفس عمیق بکشم..
نفسی که پر باشد
از بوی آرامش وجود تـو...
زندگی جیــره مختصری است
مثل یــک چایــی
و کنــــارش عشــق است
مثل یک حبــه قنـــد
زنــدگی را با عشق نوش جان بایــد کرد...
تنـــــــــها منتظر بـــــارانم ...
که قــــــطره هایش بهانه ای باشد
برای نمناک بودن لحظــــــه هایم ...
و ...
اثبـــــات بی گناهی چـــــــشمانم ...!
تو قرآن چقدر قشنگ نوشته:
غیر از "خدا" پناهگاهی مگر هست؟!
کجا میروی؟!
از دنیا دل کندم
بحث عشق و عاشقی نیست
خم شد
کمر
اعتمادهایم...
اینجا مـــــــن هستم !!
نیــــــــمکتی چوبی وچتــــری که بسته است ...!
دلم تنـــــــگ نیست ...
دوست داشـتن را در چشمـی بجــوی
که حتـــــی وقتی بستـــــــه است
رویــــــای تو را در خواب بیند
مشکی از تن به درآرید ربیع آمده است
خم ابرو بگشایید ربیع آمده است
مژده ای ختم رسل داد که: آید به بهشت
هر که بر من خبر آرد که ربیع آمده است
تا که این پنجره رو وا میکنم
تو رو تو قاب چشام جا میکنم
اوج گلدسته رو پیدا میکنم
گنبد زرد و تماشا میکنم
حرف من ...حرف دلای بی‌کسه
یه امام رضا دارم واسم بسه
من همون کبوترم که جا نداشت
لونه‌ای حتی رو شاخه‌ها نداشت
هیچ نگاهی آب و دونم نمی‌داد
مثل هر غریبه آشنا نداشت
حالا اما عمریه رو گنبدام
بچّه‌ی محله‌ی امام رضام
شعر از : حسن لطفی
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
راهم بده دگر شفاعت نیاز نیست
مرهم برای زخم و جراحت نیاز نیست
اینجا حساب روز قیامت به دست تو
دیگر مرا به روز قیامت نیاز نیست
دستت همیشه بر سر من باد تا ابد
با دست تو دگر به شفاعت نیاز نیست
صلی الله علیک یا سیدنا و مولانا یا ثامن الحجج
دلم می خواد کبوتری بشـــم و پرواز کنـــــــــم
به مشهد الرضا برم عقده دل بـــــــــاز کنــــــم
بشینم روی گنبدش سلام کنــــــــــــــم به مولا
با یا رضا رضا رضا حرف دل آغـــــــــــازکنم
زیارت نامه و نمازم بخونم سجـــــــــده بــــــرم
گریه کنم ، دعا کنم به آقا التمــــــــــاس کنـــم
حاجاتم را یکی یکی به آقا عرضـــــــه بــدارم
تا که به لطف او دلم ز مشکلا رهــــــا کنــــــم
پر بکشم چرخ بزنم به دور گنبـــــــــــد طلاش
از اون بالا با شوروشوق زائراش رانگاه کنم
به سقاخانش می روم که چشمه ای ازبهشته
تا که با آب شفایش بیماریام دوا کنــــــــــــــــم
به پشت پنجره فولاد رضا رضا رضا بگـــــــم
گره زنم دلم به او از همه جا جدا کنــــــــــــم
شب تا به صبح دعا کنم تا حاجاتم روا بشه
رو به رویش بنشینم و ضریحش را نگا کنـم
راجی به لطف او منم که اوامام رئــــوفــــــه
قربون لطف و کرمش جونم براش فدا کنــــم
محمد رجب زاده ( راجی )
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
مرغ دلم شور و نوا می کند
ذکر علی بن رضا می کند
می پرد و می رود از سینه ام
آه که عشق تو چها می کند
صلی الله علیک یا سیدنا و مولانا یا ثامن الحجج
جبریل شدم بال و پرم را بدهم
خرجیِ مسیر سفرم را بدهم
با پایِ پیاده ام به راه افتادم
تا حق دلِ در به درم را بدهم
امروز اگر طی شد و عاشق نشدم
فردا چه جواب پدرم را بدهم
ای عشق بیا به پای من نیز بپیچ
فرصت نده اصلاً نظرم را بدهم
گیسوی پریشان مرا بافته اند
سهمیه جاروی حرم را بدهم
نقاره بزن گریه بگیری از من
بگذار زکات جگرم را بدهم
صیدم کن و بی ملاحظه ذبحم کن
آهو شدم این بار سرم را بدهم
علی اکبر لطفیان
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
خدا در حجره‌ای در بسته‌ام من
چو مرغِ بال و پر بشکسته‌ام من
رسان زیبا جوادم را کنارم
از این هجران و غربت خسته‌ام من
صلی الله علیک یا سیدنا و مولانا یا ثامن الحجج
جز به دیدار حریمت دگرم مرهم نیست
هیچ کس غیر شما بر دل من محرم نیست
شهر جدت که مرا راه ندادند اما
بپذیرم؛ به خدا حج فقیران کم نیست
تشنه ی جرعه ای از آب زلال حرمم
که به هم پایه ی آن چشمه ی زمزم هم نیست
متوسل شده ام تا که بیایم مشهد
نکند بند دخیلم گرهش محکم نیست؟!
من که یک سال پیاپی نگهم سوی شماست
نرسیدن به ضریحت به خدا حقم نیست
همه امّید حیاتم، نفسی دیدن توست
باورم نیست حرم قسمت امسالم نیست
گر گرفتارم و محتاج ولی مطمئنم
که تو را دارم و آینده ی من مبهم نیست
گرچه دنیا همه زیباست ولی بی تردید
بهتر از صحن رضا در همه ی عالم نیست
چه شعرزیبایی ..یا امام رضا(ع)
ما ایرانی ها گرفتاری ،بیماری،قرض و....به شما پناه می آوریم وهیچ وقت کسی رو دست خالی بر نمی گردانید...از هرجا که به تو پناه ببریم..آرام میشویم...
یا امام رضا(ع)...تسلیت میگ شهادت امام رضا(ع) را به شما..
ممنونم از اظهار لطفتان . درست می فرمایید درگاه ائمه معصوم ( ع ) مجلجا ما شعیان می باشد و همیشه هم به نیِات قلبی خود به واسطه توسل به این بزرگواران رسیده ایم خدا را شکر . . .
حضرت امام رضا خود ضامن بخشیده شدن گناهان کرده و نکرده همه شعیان خودش باشد . . .