دل نوشته های خودم در تنهایی خودم به خاطر خودم و برای خاطر خودم . . .
Adel Fanaei
از سال 74 یوغ دبیری زبان و ادبیات فارسی را بر گردنم نهاده اند ، دارای سه فرزند : پسرم ؛ رضا متولد 1377/12/2و دخترم ؛
ندا متولد 1389/5/28 و کوچکترین عضو خانواده پارسا ؛ متولد 94/11/23 و همسرم ، خانم ناهیده غفارزاده که فعلاً از جانم سیـــــــــر
نشده ام تاریخ تولدش را بنویسم .
ادامه...
ضمن طلب پوزش از همه بزرگواران بابت تاخیر چند روزه . شعری از « علی آقای واحد » ، شاعر آذربایجانی را مدت ها قبل به صورت شعر ترجمه کرده بودم ، در پست پیش رو اصل شعر و ترجمه را درج می کنم لطفاً با نظرات ارزشمندتان راهنمایی ام کنید :
گفتم . . .
گفتم : ای غنچه دهان خون چه روان کرده دلت ؟ گفت : ما را چه که از عشــــــق فغان کرده دلت
گفتم : انصاف ! اذیّت نکنــــــــــــــــم عاشقتم ... گفت : رازم به جهان فاش و عیــــــان کرده دلت
گفتم : از شوق رخـــــــــــت گریه به چشمم افتاد گفت : بیهوده چـــــــــــرا گریه روان کرده دلت ؟
گفنم : ای نو گل زیبا ! تویی ام باغ و بهـــــــــار گفت : در حسرت من عمــــــر خزان کرده دلت
گفتم : اندک نکشم حســــــــــرت چشمان تو را گفت : بی فایده چشــــــــــمت نگران کرده دلت
گفتم : آخر که اسیــــــــــــــــر غمِتَم ! فایده کو ؟ گفت : از اوّل که در این عشـق زیان کرده دلت
گفتم : آن آتش عشــــــــــــــقت چه کند تاثیری ؟ گفت : می ســوزی و آوخ ! چه گمان کرده دلت
گفتم : ای گل که از اوّل منِ گــــــــــــــم عاشقتم گفت : روحت به چنین عشــــق جوان کرده دلت
گفتم : آواره کویت چو شــــــــــــهابم شب و روز گفت : واحد ! که چه خوش جای مکان کرده دلت
76/09/22
عادل فنائی
ترجمه فارسیِ شعری آذری با عنوان « دیدیم » از علی آقا واحد .
قالب : غزل وزن شعر : فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن نام بحر : رمل مثمن مخبون محذوف